مراقبت کردن و چیزی را زیر نظر گرفتن. و نیز به معنی مراقب و مراقبت شده آمده است (کمین کردن و کمین کننده) . هر که اکنون گوش کند شهابی را در کمین خود مییابد «رصد» صفت شهاب و به معنی کمین کننده است.
به خواندن ادامه دهید۱ - ( مصدر ) ادعا کردن چیزی را بخود بستن . ۲ - خواستن . ۳ - ( اسم ) ادعائ . ۴ - نزاع ستیزه پرخاش : [[ دعوای عجیبی اتفاق افتاد ]] . ۵ - دادخواهی تظلم داوری : [[ دعوی به قاضی بردند ]] جمع دعاوی . نسبت است به دعوه .
به خواندن ادامه دهیدمعنی مَّفْرُوضاً: مقرر شده - تعیین شده (کلمه فرض به معنای قطع هر چیز محکم و جدا کردن بعضی از آن ، از بعضی دیگر است و به همین جهت در معنای وجوب استعمال میشود ، برای اینکه انجام دادنش واجب و امتثال ...
به خواندن ادامه دهید1- معنی بری الذمه کردن چیست؟ معنی بری الذمه کردن عبارت است از خلاص کردن و رها کردن متعهد یا مدیون از ایفای تعهد یا ادای دین توسط متعهد له یا داین با رضایت کامل او که جزئیات این امر در متن مقاله ...
به خواندن ادامه دهیدموقعیت مکانی DOIها. دی او آی همیشه در منبع باید به راحتی قابل دسترس باشد. معمولاً میتوان آن را در صفحه اول ...
به خواندن ادامه دهیدمعنی تفکر چیست؟ (اندیشیدن یعنی چه) شاید برای شما هم سوال باشد که منظور از اندیشیدن یعنی چه؟ آیا با تفکر متفاوت است؟ اگر بخواهیم به طور دقیق به تعریف فکر کردن بپردازیم باید اینگونه بیان کنیم که:
به خواندن ادامه دهیدخطا. صفحه مورد نظر قفل شده است. لطفا لحظاتی بعد مراجعه کنید. دیکشنری و مترجم آنلاین آبادیس - دیکشنری و مترجم انگلیسی و فارسی با تلفظ.
به خواندن ادامه دهیدیکی از قواعد قرائت و تجوید قرآنکریم، "وقف" میباشد و آن عبارتست از قطع صوت در حین قرائت همراه با تجدید نفس و سپس ادامه قرائت.( برای آگاهی بیشتر از انواع وقفها ر.ک: حلیة القرآن، سید محسن موسوی بلده، ج 2، ص 127 ـ 133 ...
به خواندن ادامه دهید١. دیدن، نگاه کردن، درنگریستن، نگریستن. ٢. گُنجاندن، جا دادن، آوردن، گذاشتن، نام بردن. Allow for. آوردن، جای دادن، گذاشتن. قید کردن ، توجه کردن. لحاظ کردن یعنی درنظر گرفته بشه ، به معنی واقع ای کلمه ...
به خواندن ادامه دهیدله کردن . [ ل ِه ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خُرد و نرم سائیدن چنانکه گوشت را در هاون . - دک و پوزش را له کردن ؛ خرد وخاکشی ساختن . - له و لورده کردن ؛ خرد و خاکشی کردن .
به خواندن ادامه دهیدشبکه مترجمین: بزرگترین سایت ترجمه تخصصی آنلاین کشور. فرهنگ لغت آنلاین، دهخدا، معین، عمید، دیکشنری فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی.
به خواندن ادامه دهیدهمگنسازی یا هُموژِنیزاسیون به معنی همگن و هُمُوژِنیزه ... روتور استاتور و پره تشکیل شده که حرکت چنگکها با سرعت زیاد باعث له کردن و فشردن و شکستن ذرات درهم میشود که این امر قابلیت همگن کردن ...
به خواندن ادامه دهید۱. راست کردن، افراشتن، برافراشتن. ۲. [مجاز] ساختن، برپا کردن: در آن شهر یک قمارخانه علم کرده بود. ۳. [عامیانه، مجاز] آماده کردن. ۴. [مجاز] تحریک کردن، برانگیختن به ویژه بر ضد کسی یا چیزی. ۵.
به خواندن ادامه دهید* له کردن: (مصدر متعدی ) کوبیدن و نرم کردن گوشت، میوه، و امثال آن ها. ناژو، درخت ناجو. شراب انگوری.
به خواندن ادامه دهیداما عقیقه کردن در روایات اسلامی شرایطی دارد که در این صفحه میتوانید با شرایط آن آشنا شوید. همراه بنیانا باشید. 2. معنای عقیقه کردن چیست؟. 2.1. چرا به عقیقه کردن سفارش شده؟. 2.1.1. عقیقه کردن مستحب ...
به خواندن ادامه دهیدسوالت رو اینجا بپرس همه سوال ها. معنی چس کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید.
به خواندن ادامه دهیددر موسیقی رپ، دیس کردن به معنی انتقاد شدید یا بی احترامی و دعوا با شخص دیگری است. همچنین اگر شخصی که او را دیس کرده اند، پاسخشان را با دیس دیگری بدهد، به آن پاسخ، دیسْ بَک ( Dissback ) گفته می شود.
به خواندن ادامه دهیدله کردن. [ ل ِه ْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خُرد و نرم سائیدن چنانکه گوشت را در هاون. - دک و پوزش را له کردن ؛ خرد وخاکشی ساختن. - له و لورده کردن ؛ خرد و خاکشی کردن.
به خواندن ادامه دهیدپَچ کردن ( PATCH ) : در گویش رایج دنیای دیجیتال به معنای روشی برای شکستن قفل ها و لایسنس هاست. پچ ؛ با کسر پ، در گویش شهرستان بهاباد به معنی له و مچاله، پچ کردن یعنی له کردن. برای یادسپاری بهتر:فردی ...
به خواندن ادامه دهیدهج کردن (Hedging) چیست؟ ... این بدان معنی است که شما در همان زمان دو معامله خرید و فروش باز کردهاید و بای و سل همزمان در فارکس را انجام داده اید. به عنوان نمونه، فرض کنید شما یک معامله خرید با حجم 1 ...
به خواندن ادامه دهیدله کردن. [ل ِه ْ ک َ دَ] (مص مرکب) خُرد و نرم سائیدن چنانکه گوشت را در هاون. - دک و پوزش را له کردن، خرد وخاکشی ساختن. - له و لورده کردن، خرد و خاکشی کردن.
به خواندن ادامه دهیدمعنی و مفهوم کامل رل زدن چیست؟ امروز در مجله آنلاین فارسی ها قصد داریم معنی کامل رل و رل زدن را برای شما عزیزان شرح دهیم.. قبلا در مورد معنی سینگل حرف زده بودیم و امروز در مورد رل زدن صحبت خواهیم کرد.
به خواندن ادامه دهیددیدگاهی ندارد. رابدومیولیز یا سندروم له شدگی که به انگلیسی Rhabdomyolysis نوشته میشود، یک شرایط بحرانی پزشکی است که میتواند به مرگ بیمار یا قطع عضو بیمار که به معلولیت دائمی تبدیل شود، منجر شود ...
به خواندن ادامه دهیدتعبیر خواب پختن سیب زمینی یا سرخ کردن آن: به این معنی است که آنچه می خواهید به دست می آورید و از کارتان لذت می برید. آنلی بیتون میگوید : تعبیر پختن سیب زمینی در خواب ، انجام کاری موافق طبع است .
به خواندن ادامه دهیدیا خرد و خمیر شدن . ۱ - له شدن کوفته شدن . ۲ - بسیار خسته شدن . لقب سعد بن زید منات است ... این فعل اصلا به مصدر فارسی هم نیامده و با فعل کردن معنی خود را کامل میکند. 🛑 ...
به خواندن ادامه دهیدمرجان. اوه شت به معنی وای لعنتی است. که در زمان نامیدی و رخ دادن اتفاقی که انتظار رخ دادنش را نداریم میگوییم. نسترن. تو جملههای انگلیسی شت ک به معنی لعنتی است. امیر. شت=لعنتی. وحید. شت نوعی فحش ...
به خواندن ادامه دهیدغلبه. تمام دست یافتن بر چیزی. ( منتهی الارب ) . زبردست شدن بر. زبردستی. چیرگی. چیره شدن بر. برتری. استحواذ : و ما شش تن ماندیم مهتران در سخن آمدند و زمانی نومیدی نمودند از امیر و از استیلای این دو سیاه.
به خواندن ادامه دهیدمحو کردن، تراشیدن، خراشیدن، له کردن، ستردن، با خاک یکسان کردن، خراش دادن scotch (فعل) مسدود کردن، له کردن، چاک دادن، زخمی کردن، مانع غلتیدن شدن
به خواندن ادامه دهیداماله کردن به معنی وارد کردن مایع روان از طریق مقعد است و از مبطلات روزه می باشد. اماله کردن به علت معالجه در شرایطی روزه را باطل نمی کند. ستاره | سرویس مذهبی – اماله همان تنقیه یا حقنه است که در ...
به خواندن ادامه دهیدمعنی لَنَا: برای ما - برای ماست - فقط برای ماست (اگر در ابتدای جمله بیاید) معنی لَهُ: برای او - برای اوست - فقط برای اوست ( اگر ابتدای جمله بیاید) ریشه کلمه: جمل (۱۱ بار) اجزاء جمع شده.
به خواندن ادامه دهیدیک معنی دیکر هم دارد یعنی له شده و فروپاشیده. بر له یعنی بر نفع. بر علیه یعنی بر ضرر. لهِ بر نفع او. علیه بر ضرر او. برای او ، به نفع. برای اوست. لَه: درگویش بختیاری ب معنی جای سرسبز مرغزار وجایی که ...
به خواندن ادامه دهیدبپرس. سوالت رو اینجا بپرس همه سوال ها. معنی نقض کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید.
به خواندن ادامه دهیدامتناع، به معنی ضرورت انتفا، که در این معنی به معنی ضروری بودن عدم چیزی است. به نظر اهل منطق و حکمت، امتناع همانند وجوب و امکان مفهومی بدیهی و بی نیاز از تعریف است؛ ۲. امتناع، مادۀ قضیه؛ که یکی ...
به خواندن ادامه دهید- له و علیه ؛ به سود و به زیان : باید دلایل ِ له و علیه طرفین دعوا را شنید. - له و علیه گفتن ؛ به سود و زیان گفتن : له و علیه چیزی نگفتم .
به خواندن ادامه دهیدله کردن لغتنامه دهخدا. له کردن . [ ل ِه ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خُرد و نرم سائیدن چنانکه گوشت را در هاون .- دک و پوزش را له کردن ؛ خرد وخاکشی ساختن .- له و لورده کردن ؛ خرد و خاکشی کردن .
به خواندن ادامه دهیدمعنی صَّفْحَ: گذشت کردن - نادیده گرفتن- صفحه (در معنای "صفح "روی خوش نشان دادن نیز مستتر است. پس معنای صفحت عنه این است که علاوه بر اینکه او را عفو کردم روی خوش هم به او نشان دادم ، و یا این است که ...
به خواندن ادامه دهید۱. برطرف کردن عیب و ایراد چیزی، درست کردن: اصلاح خط فارسی. ۲. تراشیدن یا کوتاه کردن موی سروصورت. ۳. برطرف کردن ایرادات نوشته، ویرایش کردن: این مقاله به اصلاح بیشتری نیاز دارد. ۴.
به خواندن ادامه دهید